رینگ پیرامونی بوستان کرامت مشهد ۶۵ درصد پیشرفت داشته است | عملیات احداث این پارک تا مرداد به پایان می‌رسد تعیین تکلیف یک زمین ۲۰۰۰ متر مربعی در منطقه ۹ شهرداری مشهد گلایه مردم از جولان معادن شن شویی و استخراج ماسه در  حوالی آرامگاه فردوسی جشنواره گل‌های اطلسی در باغ مشهد برگزار می‌شود ترافیک پرحجم در میدان آزادی، تقاطع کلاهدوز و میدان بهارستان مشهد (۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) تولد ۱۹۱ نوزاد در مأموریت‌های اورژانس پیش‌بیمارستانی دانشگاه مشهد جزئیات طرح پهنه‌بندی حریم شهر مشهد انجام بیش از ۴ کیلومتر حفاری تونل خط‌۴ قطارشهری مشهد بهره‌برداری از کندروی بزرگراه پیامبراعظم(ص) و بوستان خطی بزرگراه امام‌علی‌(ع) مشهد در تابستان ۱۴۰۳ شهروند خبرنگار | درخواست جمع‌آوری نخاله‌های ساختمانی در یکی از کوچه های بلوار امیریه‌ مشهد + پاسخ گذری بر تاریخ کوچه وحدت ۲۵ که روزگاری چسبیده به برج و باروی مشهد بود گلایه ساکنان بهمن‌۱۹/۴ مشهد از معضل رهاشدگی اراضی بزرگ‌مقیاس این محدوده برش ۸۲۴ اسکلت ساخت‌وساز غیرمجاز در سال ۱۴۰۲ ورود ۴۱۰ اتوبوس‌جدیدبه مشهد تا پایان سال حریم امن مشهد برای سرمایه‌گذاران با تأیید طرح پهنه‌بندی حریم شهر نجات بانوی مبتلا به سکته مغزی فریمانی از طریق اورژانس هوایی هوای چهار منطقه کلانشهر مشهد در شرایط سالم قرار گرفت (۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) تایید بیمه تامین اجتماعی ۱۰۹ هنرمند صنایع دستی در مشهد اعمال قانون هزار و ۶۴۸ دستگاه خودرو حادثه‌ساز در مشهد | ۸۲ نفر درتصادفات رانندگی طی ۲۴ ساعت گذشته مصدوم شدند (۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) ترافیک پر حجم در بزرگراه آزادی و طول بلوار ملک آباد تا فلسطین در مشهد (۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

امپراتوری نیسان‌ها و جعبه‌های چوبی

  • کد خبر: ۱۵۱۷۰۸
  • ۰۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۹
امپراتوری نیسان‌ها و جعبه‌های چوبی
میدان بار نوغان مشهد، بیشتر از آنکه میدان بار نوغان باشد، میدان بار دروِی و رَده بود.

هیچ کس یادش نیست چرا اسم میدان بار ته شهر را گذاشتند «نوغان»؛ جایی که بیشتر از آنکه به نوغان نزدیک باشد، تا می‌توانست از آن دور بود؛ چسبیده به محله‌های پرت افتاده در حاشیه شهر. حالا از «درِوِی» هم فقط نامی مانده که قدیمی‌ها آن را بلدند؛ درست مثل «رَدِّه» و «علی آباد».

میدان بار نوغان، بیشتر از آنکه میدان بار نوغان باشد، میدان بار دروِی و رَده بود. میدانگاه شلوغی که می‌توانست جان بدهد به محله‌هایی که از زور حاشیه نشینی، جانی نداشتند. حالا را نبینید که شهر دامنش را از این ور تا «قرقی» و «قصر» و «فارمد» پهن کرده است؛ تا همین دهه‌های نه چندان دور، این جا، آخرین آبادی آباد شهر بود پیش از رسیدن به حاشیه ها.

چراغی که قرار بود روشن بشود و همراه خودش نوری بتاباند به تاریکی‌های حاشیه نشینی. از آن همه برو بیا، اما فقط شلوغی و سر و صدایش به دروی و رده و علی آباد رسید و ترافیک اعصاب خردکنش...

میدان بار، اما همچنان هست؛ پرهیمنه و شلوغ و شکوهمند. دنیایی متفاوت که قلمرو وسیع بارفروش هاست. امپراتوری حجره‌ها و نیسان‌ها و جعبه‌های چوبی. آدم‌هایی که شب و روز را در فاصله انبار‌های سرد و آتش پیت‌های حلبی می‌گذرانند.

در میدان بار، شب‌ها حسابی کوتاه است. تا آخرین مشتری‌ها که آمده اند ته مانده بار‌ها را نصف قیمت ببرند، میوه هایشان را بار وانت‌ها کنند و میدان بار خلوت بشود و حجره دار‌ها گلویی تازه کنند و شامی بخورند، اولین نیسان‌ها از راه می‌رسند با بار‌های تازه.

تا صبح نشده دوباره هر گوشه میدان بار، کوهی از جعبه‌های چوبی ردیف می‌شود؛ پر شده از میوه‌های فصل و تره باری که انگار کاشت و برداشتشان، هیچ وقت خدا تعطیل نمی‌شود.

سیب‌های سرخ هزارمسجد، سیب زمینی‌های ساوالان، لیمو‌های لایم کوات باغ‌های شمال، پرتقال‌های آبدار جنوب، انار‌های قند بجستان، بادمجان‌های چاق دزفول، کدوتنبل‌های صومعه سرا، موز‌های چابهار، همه ایران، هر صبح جمع می‌شوند اینجا در میدان بار شلوغ نوغان.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->